سلام دختر عزیز تر از جانم عزیز دل مامان خیلی وقته که فرصت نکردم برات بنویسم و امروز اومدم که واست از سال جدیدی که با تو شروع کردیم بنویسم. بهار امسال با وجود تو نازنینم برای من و بابایی خیلی قشنگ بود و واقعا از بودنت در کنارمون لذت بردیم. توی راه که می رفتیم شیراز یا وقتی می رفتیم کرمان تو گل دختر مامان خیلی خوش اخلاق بودی و کنار مامان روی صندلی عقب دراز کشیده بودی و وقتی بیدار بودی با خودت بازی می کردی و اصلا مامانی رو اذیت نکردی. خیلی دوستت دارم فرشته کوچو لوی من.این روزها خیلی عزیز شدی و تقریبا همه چیز رو می فهمی. اطرافیان رو می شناسی و نسبت به ابراز احساساتشون واکنش نشون میدی. الهی که من فدای خنده ها و صداهای قشنگت بشم. وقتی آویز...